تمامي جوامع روستايي با معضل بيکاري به نوعي دست به گريبان هستند و ابعاد اين معضل، بخش‌هاي اقتصادي، اجتماعي و حتي سياسي را نيز متاثر ساخته است. اين معضل بعنوان يکي از مهمترين مشکلات اقتصادي و اجتماعي روستاها مطرح مي‌باشد. در حال حاضر، ايجاد فرصت هاي شغلي جديد در مناطق روستايي کشور از اهميت دو چنداني برخوردار است. زيرا علاوه بر آمار بالاي بيکاري در روستاها، کشور با معضل مهاجرت روستائيان به شهرها، بخصوص به شهرهاي بزرگ مواجه است که اين امر خود پيامدهاي منفي زيادي در زمينه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، زيست محيطي و امنيتي دارد. همچنين جوان‌گزين و نخبه‌گزين بودن مهاجرت‌هاي روستايي از جمله عواملي است که فرآيند توسعة درون‌زا و روند بهبود شرايط زندگي در روستاها را مختل مي سازد..

امروزه در نقش و اهميت صنايع خرد و متوسط در رشد و توسعه اقتصادي مناطق روستايي و شهري کشور ترديدي وجود ندارد.هر دو گروه کشورهاي صنعتي و در حال توسعه با سياستگذاري و برنامه ريزي لازم در صدد ساماندهي،رفع موانع و مشکلات، بهبود فضاي کسب و کار و فراهم نمودن زمينه لازم به منظور بهره گيري هرچه بيشتر از اين صنايع در راستاي توسعه کارآفريني، حل معضل بيکاري، افزايش ارزش افزوده و صادرات صنعتي، توسعه منطقه اي و کمک به بهبود توزيع درآمد در جامعه در راستاي توسعه پايدار مي باشند. صنايع کوچک و متوسط اسکلت بندي اقتصاد هر کشوري را تشکيل مي دهد. گرچه در زمينه برنامه ريزي و توسعه صنايع خرد و متوسط طي چند دهه اخير تجربيات بسيار خوب و ارزنده اي در جهان کسب گرديده که مي تواند مورد استفاده سايرين از جمله کشور ما قرار گيرد اما،متاسفانه در کشورمان در حوزه هاي علمي و سياست گذاري چندان به اهميت و جايگاه اين بخش پرداخته نشده و اين در شرايطي است که نزديک به 99 درصد بنگاه هاي اقتصادي کشور را واحدهاي کوچک و متوسط تشکيل مي دهد.روشن است که هر گونه برنامه ريزي و سرمايه گذاري بدون توجه براي توسعه صنعتي و اقتصادي کشور،اشتغالزايي ،توسعه صادرات غير نفتي و نوآوري بدون حمايت و پشتيباني لازم و کافي از صنايع خرد و متوسط امکان پذير نخواهد شد.و در واقع اين تجربه را بايد از کشورهاي توسعه يافته آموخت و به کار برد. انجام مطالعات و بررسيهاي لازم از وضعيت موجود اين صنايع در کشور و تحليل و تبيين وضعيت موجود آنها به منظور بهره گيري از تجربيات فوق امري ضروري و لازم است.مهمترين و شايد اولين دليل براي ضرورت استقرار صنعت در روستا،عدم جذب تمام نيروي آماده بکار در بخش کشاورزي مي باشد.از سوي ديگر درآمد کشاورز و کشاورزي در بيشتر موارد قابل رقابت با درآمد توليدکننده بخش صنعتي نيست،بنابراين ايجاد صنعت در روستا نيز مورد نياز است.با مطالعه ميداني و تحقيقات بنيادي و اجراي طرح آمايش سرزمين در تمام نقاط شهري و روستايي و در نظر گرفتن مزيت نسبي هر منطقه به منظور استقرار صنايع مي توان در راستاي توسعه پايدار گام برداشت.با قرار گرفتن صناِيع خرد و متوسط در کنار بخش مهم و اصلي روستا يعني بخش کشاورزي به عنوان مکمل،اميد مي رود که مسيري مناسب براي توسعه روستايي و توسعه پايدار را در پيش گرفته باشيم.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: